مستحبّات نماز طواف
در نماز طواف مستحب است بعد از حمد در ركعت أول سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد { قل يا اَيُّها الكافرون } را بخواند،(1) و پس از نماز، حمد و ثناى إلهي را به جا آورده و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و بگويد:
"اللهُمّ تَقَبّلْ مِنّي وَلا تَجْعَلْهُ آخِرُ الْعَهْدِ مِنّي. ألْحَمْدُ للّهِ بِمَحامِدِهِ كُلّها عَلى نَعْمائِهِ كُلّها حَتى يَنْتَهِي الْحَمْدُ إلى ما يُحِبّ وَيَرْضى، اللهُمّ صَلّ عَلى مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمّدٍ وَتَقَبّلْ مِنّي وَطَهّرْ قَلْبِي وَزَكّ عَمَلي".
(1) - چون نماز طواف بايد به طور صحيح خوانده شود، بنابراين توصيه مى شود افرادى كه قرائت صحيح اين سوره را نمى دانند در ركعت دوّم نيز، همان سوره توحيد (قل هوالله احد) را بخوانند.
آداب وارد شدن به مسجدالحرام
1 ـ براى رفتن به مسجدالحرام مستحب است غسل كند.
2 ـ مستحب است با پاى برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد مسجد شود.
3 ـ هنگام ورود از در «بَنى شَيْبَه» (1) وارد شود، و گفته اند كه آن در، مقابل «باب السلام» كنونى بوده است.
4 ـ مستحب است بر درب مسجدالحرام ايستاده بگويد:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ، بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ ماشاءَاللهُ، السَّلامُ عَلى أنْبِياءِاللهِ وَ رُسُلِهِ،
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلى إبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ، وَالْحَمْدُللهِ رَبِ الْعالَمِينْ».
پس سه مرتبه بگويد:
«أللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ».
سپس بگويد:
«وَأَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ وَادْرَأْ عَنَّي شَرَّ شَياطِيْنِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».
پس داخل مسجدالحرام شود و رو به كعبه دستها را بلند كرده و بگويد:
"اللهُمّ إنّي أسْأَلُكَ في مَقامي هذا وَفي أوّلِ مَناسِكي أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي وَأنْ تَضَعَ عَنّي وِزْري، الْحَمْدُ للّهِ الّذي بَلّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ اللهُمّ إنّي أشْهَدُ أنّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الّذي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمينَ اللهُمّ إنّي عَبْدُكَ وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأؤُمّ طاعَتَكَ مُطِيْعاً لِأمْرِكَ راضياً بِقَدَرِكَ أسْأَلُكَ مَسْألَةَ الْفَقِيْرِ إلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ اللهُمّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ".
سپس رو به سوى كعبه كرده و بگويد:
"ألْحَمْدُ للّهِ الّذي عَظّمَكِ وَشَرّفَكِ وَكَرّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِيْنَ".
(1) - در روايت است كه پس از شكستن بت هاى موجود در كعبه و اطراف آن، بت بزرگ «هُبَل» را در آن مكان دفن كرده اند، و مستحب است از آن در وارد شود تا آن بت را كه مظهر بت پرستى و شرك مى باشد زير پاى خود بگذارد، گرچه بر اثر توسعه مسجد، آن در هم اكنون وجود ندارد، ولى گفته اند كه مقابل «باب السلام» كنونى بوده است.
مكروهات احـرام
1 ـ احرام در جامه سياه، و بهتر است در جامه سفيد محرم شود.
2 ـ محرم شدن در جامه چركين.
3 ـ حمام رفتن و بهتر است كه محرم بدن خود را با كيسه و مانند آن نسايد.
4 ـ گفتن «لبيك» در جواب كسى كه او را صدا مى كند.
مستحبات احرام
قبل از احرام
1 ـ از اول ماه ذى القعده و اگر از اين تاريخ نتوانست، از اول ذى الحجه، موى سر و رويش را كوتاه نكند.
2 ـ پيش از احرام، بدن خود را پاكيزه كند و ناخن و شارب خود را بگيرد.
3 ـ پيش از احرام، در ميقات غسل احرام كند.
هنگام احـرام
1 ـ در صورت امكان، پس از نماز ظهر مُحرم شود واگر امكان ندارد، پس از نماز واجب ديگر، و اگر آن هم ممكن نيست، پس از شش(1) يا دو ركعت نماز مستحبّى، و در ركعت اوّل پس از حمد، سوره توحيد، و در ركعت دوّم سوره جحد {قُل يا أيُّها الكافِروُن} را بخواند، و شش ركعت افضل است.
2 ـ پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد.
3 ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:
"اَلْحَمْدُ للّهِ الّذِي رَزَقَنِي مَا اُواري بِهِ عَوْرَتي وَ اُؤَدّي فِيْهِ فَرْضِي وَ أعْبُدُ فِيْهِ رَبّي وَ أنْتَهِي فِيْهِ إلى ما أمَرَنِي، اَلْحَمْدُ للّهِ الّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلّغَنِي وَ أردتُهُ فَأعانَنِي وَ قَبِلَنِي وَ لَمْ يَقْطَعْ بِي وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلّمَنِي فَهُوَ حِصْنِي وَ كَهْفِي وَ حِرْزِي وَ ظَهْرِي وَ مَلاذِي وَ رَجائي وَ مَنْجايَ وَ ذُخْرِي وَ عُدّتِي في شِدّتِي وَ رَخائِي".
مستحبّات تَلْـبيَه (لبّيك گفتن)
1 ـ پس از گفتن مقدار واجب تلبيه، مستحب است بگويد:
« لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعياً إِلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ الْتَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الجَلالِ وَ الاِْكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِيْ و يُفْتَقَرُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ ».
2 ـ تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند به خصوص در اين موارد:
* وقت برخاستن از خواب.
* بعد از هرنماز واجب و مستحب.
* وقت رسيدن به شخص سواره.
* هنگام بالا رفتن از تلّ يا سرازير شدن از آن.
* وقت سوار شدن يا پياده شدن.
* آخــر شـب.
* هنگام سحـر.
«قطع تلبيه»
كسى كه براى عمره تمتّع محرم شده است، وقتى كه خانه هاى مكّه پيدا شد بنابر احتياط واجب، تلبيه را قطع كرده و نبايد لبيك بگويد.
(1) - اين نمازها، دور ركعتى خوانده مى شود، با نيت نمازِ قبل ازاحرام.
تاريخ ساختمان حرم مطهر امام حسين عليه السلام
1 ـ بناي بقعه و باز سازي آن از آغاز تا پايان دوره عباسي
پس از شهادت امام حسين(عليه السلام)، طايفه اي از بني اسد پيكر آن امام و يارانش را در همان جايي كه محل شهادت آنان بود به خاك سپردند. برآمدگي هايي از خاك، كه نشانِ آن قبرهاي مطهر بود، نخستين بنايي است كه بر فراز آن ستاره هاي درخشان بيابان طف نهاده شد. گفته اند امام حسين(عليه السلام) هنگام ورود به طف، مكان قبر خود و يارانش را به شصت هزار درهم خريد و آن را صدقه قرار داد، به شرطي كه آنان قبر او را آباد كرده و از زائران او به مدت سه روز پذيرايي كنند.1 اما نخستين بقعه و آرامگاهي كه بر فراز آن برآمدگي ها ساختند، به دست مختار بن ابي عبيدة ثقفي، انتقام گيرنده خون شهيدان كربلا، بود. مختار پس از آن كه با سپاهيان خود، به فرماندهي ابراهيم بن مالك اشتر، سپاه عبيد الله بن زياد را شكست داد و تمامي جنايت كاران آن حادثه را مجازات كرد، در 65ق بر مزار آن شهيدان حاضر شد و شالوده نخستين بقعه و آرامگاه را بر فراز آن قبرها بنا نهاد و روي آن ها يك ديوار و سقف آجري با روكش گچ گذارد. در كنار آن نيز مسجدي ايجاد كرد كه دو در به سمت مشرق و مغرب داشت.2 ظاهراً اين بنا به همان صورت تا پايان عصر بني اميه و آغاز عصر بني عباس باقي بود. از امام صادق(عليه السلام) در آداب زيارت قبر امام حسين(عليه السلام) روايتي نقل شده است كه فرمود: « چون آهنگ زيارت قبرحسين(عليه السلام) را دركربلا داشتي در بيرون بايست و در قبر بنگر سپس به روضه وارد شو و در برابر آرامگاه در بالاسر بايست و آنگاه از دري كه در پايين پاي علي بن الحسين(عليه السلام) است بيرون شو و به سوي شهيدان حركت كن سپس به راه خود ادامه ده تا به شهادت گاه ابوالفضل عباس بن علي برسي، آن جا بر در سرپوشيده بايست و سلام ده ».3 با توجه به اين سخن امام صادق(عليه السلام)، كه در اين دوران يعني آغاز عصر عباسي در قيد حيات بود، مي توان گفت كه آن حضرت شخصاً آن بارگاه را ديده و به درهاي حرم اشاره كرده است.
در آغاز عصر عباسي، به هنگام خلافت سفاح، كنار مرقد امام حسين(عليه السلام) بناي سرپوشيده ديگري ساخته شد. در دوران مهدي عباسي به سال 158 ق، بناي سرپوشيده قبلي از نو ساخته شد و مادر مهدي براي خادمان قبر سيد الشهداء حقوق ماهانه اي مقرر كرد.4 اين بناي ساده دگر بار در دوران هارون الرشيد تخريب شد. او موسي بن عيسي، حاكم كوفه، را مأمور اين كار كرد تا با نيروهاي خود به كربلا برود و قبه و بناي يادشده را خراب كند. درخت سدري را كه در آن مكان قرار داشت از ريشه قطع سازد و هر گونه اثري را از آن خطه محو كند.5 مأمون فرزند هارون، كه از معتزله بود و گرايش هايي به علويان داشت، در 193 ق بنايي زيبا بر قبر آن حضرت برپا كرد كه تا عصر متوكل هم چنان باقي بود.
متوكل عباسي نخستين خليفه اي است كه با جسارت هر چه تمام تر براي محو آثار شهيدان كربلا تلاش كرد. او در 236 ق قبر امام، خانه ها و سراهاي پيرامون آن را به كلي ويران كرد. حتي دستور داد تا زمين آن را شخم زنند و بذر بپاشند و بر قبر آب ببندند و مردم را از زيارت آن مقام باز دارند.6 آب در اطراف قبر مطهر دور زد و از اين رو آن جا
به حائرالحسين معروف شد. اين واقعه را شيخ طوسي به نقل از شاهدي عيني توصيف كرده است. او مي گويد: « ديدم زمين و مكان مقبره امام حسين(عليه السلام) و شهيدان كربلا را شخم زده اند و در آن نهرها جاري كرده اند، گاوها بر آن مي راندند و كشاورزان در آن كشت مي كردند و من خود به چشم خويشتن مي ديدم كه چگونه گاوها وقتي براي شخم زدن به مكان قبر مي رسند از چپ و راست آن مي گذرند و هرچه بر آن ها تازيانه مي زنند بر روي قبرها حركت نمي كنند ».7 اين اقدام ستم كارانه متوكل باعث بروز شورش در جامعه شد و عده اي از درباريان، به فرماندهي فرزند متوكل، بر او شوريدند و او را به قتل رساندند. منتصر پس از قتل پدر به خلافت رسيد و به جبران اقدام هاي نادرست پدر پرداخت. او بناي حرم را در 247 ق بازسازي و بناي با عظمتي، بر فراز قبر مطهر استوار كرد و مسجدو صحن و مناره اي را نيز براي راهنمايي زائران و نشان دادن آن مكان مقدس بنا نمود و مردم را به زيارت شهيدان كربلا تشويق كرد. از ديگر اقدام هاي مهم منتصر، بزرگداشت علويان و شيعيان بود كه دستور داد تا از تعقيب بني هاشم و خاندان ابوطالب دست بردارند و زيارت قبرهاي آل ابي طالب را مانع نشوند.8 وي هم چنين فدك را به فرزندان فاطمه(س) از اولاد امام حسن(عليه السلام) و حسين(عليه السلام) برگرداند و تعميراتي هم بر قبر امام علي(عليه السلام) در نجف انجام داد. بر خورد مثبت او با علويان و زيارت گاه نجف و كربلا، عده اي از سادات و نواده هاي امامان معصوم، به ويژه امام موسي بن جعفر و امام سجاد(عليه السلام) را به سوي آن سرزمين ها سرازير كرد كه ابراهيم مجاب فرزند محمد العابد بن موسي(عليه السلام) در رأس آنان قرار داشت.9 اين بنا تا عصر علويان طبرستان باقي بود و در 273 ق سقف آن فروريخت و رو به ويراني نهاد. ده سال بعد، در 283 ق، محمد بن زيد علوي، از نواده هاي امام حسن مجتبي(عليه السلام) ملقب به داعي صغير و از حاكمان شيعي طبرستان، اين بقعه و بنا را مرمت كرد.10 اين كار را محمد ورد القطان انجام داد. او قبه با شكوهي بر فراز
قبر سيد الشهداء ساخت و در مجاورت آن، دو ساختمان با سقف چوبي بنا كرد تا زائران بتوانند بالاي سر امام به زيارت بپردازند و زيارت در برابر رأس شهيدان آسان شود.11 وي هم چنين حصار اطراف حرم را تعمير كرد. اين اقدام با دوران حكومت معتضد عباسي مصادف بود. ايامي كه وي با علويان و شيعيان هم چون منتصر روابط خوبي داشت. محمد بن زيد، به تعمير و بازسازي مرقد امام علي(عليه السلام) نيز اقدام كرد و خود به زيارت آن دو بزرگوار رفت و اوقافي براي آنان قرار داد.
در دوران آل بويه، به ويژه عصر حكومت عضدالدوله ديلمي، توجه و اهتمام زيادي به مرقد امامان و عتبات عاليات شد. اين پادشاهان شيعي و دوست داران اهل بيت تلاش و فعاليت هاي گسترده اي در توسعه، بازسازي و تزيين مقبره ها و زيارت گاه هاي امامان و پيشوايان دين در سرزمين هاي مختلف اسلامي، به ويژه ايران و عراق، انجام دادند. عضد الدوله در 371 ق بنا و حرم بزرگ و باشكوهي براي سالار شهيدان ساخت و قسمت هاي زيادي از بنا را تجديد كرد. براي نخستين بار، در هر چهار سمت حرم، رواق ها و شبستان هايي ساخت و قبه و رواق ها را به زيبايي با هزينه هاي فراوان تزيين كرد. او ضريحي را، كه از چوب ساج ساخته شده و با عاج تزيين شده بود، روي قبر آن امام نصب كرد و با پارچه هاي گران قيمت ديباج قبر را پوشاند.12
وي هم چنين مساحت حائر حسين را 2400 گام توسعه داد و دور و برِ حرم بازارها ساخت و در اطراف كربلا حصاري محكم و بلند ايجاد كرد، در آب رساني براي مزرعه هاي ساكنان كربلا تلاشي وافي به عمل آورد و موقوفه هاي زيادي را براي اداره حرم اختصاص داد. دوران عضد الدوله با خلافت طائع، فرزند مطيع عباسي، مصادف بود. اقدام هاي عضد الدوله را عمران بن شاهين، يكي از اميران بطائح،13 تداوم بخشيد و مسجد و رواق پشت روضه را بر رواق هاي موجود افزود كه به نام او، رواق عمران بن شاهين، معروف شد ـ14 اين رواق به سبب دفن ابراهيم مجاب به نام او نيز معروف است ـ مسجدي نيز در جوار اين رواق بنا كرد كه تا عصر صفوي پا برجا بود و درآن هنگام به حرم اضافه شد. تا چندي پيش بخشي از آن برجاي مانده و مخزن فرش هاي حرم بود كه در پشت ايوان معروف به ناصري قرار داشت.15
در زمان سلطان الدوله ديلمي، هنگامي كه حرم مطهر دچار آتش سوزي شد، وزير شيعي اين پادشاه، ابو محمد حسن بن فضل معروف به ابن سهلان رامهرمزي، به تعمير آن اقدام كرد. او در 407 تا 412 ق به بازسازي و نوسازي حرم مطهر، رواق ها و گنبد آن پرداخت.16 ابن بطوطه اين بنا را در 727 ق به چشم خود ديده و در سفرنامه اش توصيف كرده است.17 او هم چنين ديوار و قلعه محكمي براي شهر ساخت تا امنيت مردم را از هجوم دشمن تأمين كند. اين ديوار دروازه هاي آهني سنگيني داشت.18 اما جريان آتش سوزي حرم در آن سال، به سبب افتادن دوشمع از شمع هاي حرم برروي فرش ها بود كه آتش به سرعت به پرده ها و رواق ها و گنبد سرايت كرد و تنها ديوارهاي حرم و بخشي از حرم و مسجد عمران بن شاهين از تخريب در امان ماند.19 در عصر سلاجقه، به هنگام حكومت سلطان ملك شاه سلجوقي، به سال 479 ق وزير شيعي او، مجدالملك براوستاني، ديوار اطراف حرم يا حائر حسين را بازسازي كرد. او به همراه سلطان ملك شاه به زيارت آن حضرت رفت و آن خدمت را انجام داد.20 در اين دوران يكي از شورشي ها به نام خفاجه به سال 489 ق كربلا را دست خوش تاخت و تاز قرار داد، حرم حسيني را غارت كرد و زائران را به قتل رساند. سيف الدوله، فرمانرواي حلب و مؤسس سلسله حمدانيان، كه نقش مؤثري در جهاد با بيزانس و مسيحيان در آزاد سازي بيت المقدس ايفا كرد، شخصاً با سپاهيانش به كربلا آمد و پس از محاصره خفاجه، او را به قتل رساند و امنيت مردم را برقرار و خسارت و زيان هاي وارده به شهر و حائر حسين را جبران كرد.21 در دوران خليفه الناصر لدين الله عباسي، وزير شيعي او مؤيد الدين محمد قمي، بنايي را كه ابن سهلان ساخته بود تزيين و بخشي از آن را در 620 ق تعمير كرد. او صندوق چوبي بر روي قبر قرار داد و آن را با پارچه هاي زيبا و حرير پوشاند و ديوارهاي حرم و رواق ها را با چوب ساج تزيين كرد.22
2 ـ بناي بقعه و بازسازي آن از عصر مغول تا پايان صفويه
با تهاجم هولاكو خان مغول به بغداد، خلافت عباسي در 656 ق بر افتاد. مغول ها در آن تهاجم، حرمت مكان ها و شهرهاي مقدس را حفظ كرده و هيچ تعرضي نسبت به آن ها انجام ندادند. بنايي كه ابن سهلان در ابتداي قرن پنجم ساخته بود تا پايان قرن هشتم هم چنان استواري و استحكام خود را حفظ كرد. و حدود سه قرن، بدون آن كه بازسازي جدّي بر روي آن صورت بگيرد، هم چنان پا برجا ماند.
حدود يك سده پس از هجوم مغول ها، در 767 ق، سلطان اويس مؤسس سلسله جلايريان، كه از دست نشانده هاي ايلخانان مغول بود، حرم را تعمير و بازسازي كرد. دو فرزند او به نام هاي سلطان حسين و سلطان احمد نيز در اين بازسازي نقش داشتند. تاريخ اين بنا و تعمير آن در بالاي سر حرم مطهر، در قسمت جنوب غربي، محلي كه به نام « نخله مريم » مشهور است، بر روي ستوني كنار محراب ثبت شده بود. اين تاريخ تا سال 1216 ق محفوظ ماند و در آن سال پس از تهاجم و غارت وهابيان محراب و آثار آن محو شد.23 در اين بازسازي بناي مسجد و حرم نوسازي شد، گنبدي نيم دايره اي بر فراز ضريح قرار گرفت كه بر چهار طاق در چهار سمت استوار بود و سمت بيروني هر يك از اين طاق ها را رواقي تشكيل مي داد. اين گنبد، به لحاظ شكل هندسي، زيبا و بسيار ماهرانه ساخته شدو تجلي معماري اسلامي بود.24 نحوه قرار گرفتن گنبد و رواق ها به گونه اي بود كه گردش زائران به دور ضريح و مزار شهيدان ممكن بود ولي امروزه چنين امكاني براي زيارت مزار آنان نيست.
فرزندان اويس جلايري از آثار خود كتيبه هاي ديگري هم بر جاي گذاشتند از جمله كتيبه اي به پهناي شصت سانتي متر بر روي ديوار حرم ثبت است و حكم « اويس بن... » در آن به چشم مي خورد. اين كتيبه بر لايه زيرين ديوار جديد قرار دارد كه براي تقويت ديوار قديمي روي آن ساخته شده است.
سلطان احمد جلايري، هم چنين، ايوان روبه روي صحن، معروف به ايوان طلا، و مسجد صحن، واقع در اطراف حرم را ساخت. در آن دوران، آينه و خاتم كاري ها و كاشي هاي كاشاني با منظره هاي طبيعي اوج معماري اسلامي را در رواق ها و حرم به نمايش گذاشت. كتيبه اي از كاشي با آيه و سوره هاي قرآن كريم، به خط ثلث، بر روي ديوار رواق ها جلوه زيبايي به حرم بخشيد.25 به فرمان سلطان احمد، دو گل دسته حرم نيز با آجرهاي زرد كاشاني تزيين و تاريخ بنا بر ساقه مناره ها به زبان فارسي و در قالب حروف ابجد(عدد 793) ثبت شد.26 غازان خان و اولجايتو، از ايلخانان مسلمان و شيعه مغول، به زيارت كربلا رفته هديه هاي فراواني به آن بقعه و بارگاه تقديم كردند. ارغون شاه نيز با كندن كانال و مجراهايي آب فرات را به داخل كربلا هدايت كرد تا كار كشاورزي رونق يابد و بناهاي متبركه آن سامان آباداني گيرد.27 اولجايتو، كه نام مسلماني اش سلطان محمد خدابنده بود و به شيعه گرايش يافت، قصد آن داشت تا قبر امام حسين(عليه السلام) و امام علي(عليه السلام) را از كربلا و نجف به ايران و پايتخت اش سلطانيه منتقل سازد لذا گنبد و مقامي در سلطانيه، نزديك زنجان، بر پا كرد و مكاني را براي دفن جنازه هاي انتقالي قرار داد. اما عالمان شيعه او را از اين كار بازداشتند و حرمت نبش قبر را براي او بيان كردند و او از اين تصميم منصرف شد. ابن بطوطه، كه در اين دوران به شخصه حرم و بقعه مبارك را ديده است، از قنديل هاي زرين و سيمين بر روي ضريح و پرده هاي حرير بر درهاي آن سخن مي گويد.28 در 904 ق، قبل از آغاز حكومت صفويه، وقف نامه اي به آن تاريخ روي سنگي در داخل ضريح مزار شهيدان قرار داشت كه در سال هاي اخير كشف شده است. در اين سنگ نبشته وقف نامه فردي به نام شيخ امين الدين مبني بر وقف زمين ها و املاك مجاور زمين هاي جعفريات در شمال حرم امام حسين(عليه السلام) ثبت شده است.29
پادشاهان صفوي، كه ترويج كننده مذهب تشيع بودند، در بسياري از سرزمين هاي زير سلطه خويش به تعمير و ساخت بناهاي مربوط به امامان شيعه و امام زاده ها و سادات و تكريم آنان پرداختند. شاه اسماعيل صفوي، مؤسس سلسله صفوي، از كساني بود كه در اين راه تلاش زيادي كرد. او در 914 ق به تزيين حرم امام حسين(عليه السلام) پرداخت.30 صندوقي از خاتم بسيار نفيس و گران بها روي قبر مطهر قرار داد و تمامي رواق هاي حرم را با فرش هاي گران بهاي ايراني پوشاند و دوازده چلچراغ شيشه اي و طلايي، از جنس طلاي خالص، به حرم تقديم كرد. از جمله كارهاي مهم شاه اسماعيل در تزيين حرم، طلا و آينه كاري رواق ها و آرايش حرم با سنگ هاي مرمر و رخام در 920 ق بود كه قبل از آن به صورت گچ و آجر بود.31 او هم چنين دستور داد حاشيه هاي ضريح را طلاكاري كنند.
شاه عباس صفوي از ديگر پادشاهان صفوي است كه در تزيين حرم اقدام هاي شاه اسماعيل را تداوم بخشيد. او ضريح مسي بر قبر مطهر ساخت و آن را با پرده هاي حرير قيمتي پوشاند. گنبد حرم را از قسمت نماي خارجي نوسازي كرد و از داخل نيز با كاشي هاي زيبا به آن زينت داد. مال فراواني در اختيار متولي و خادمان حرم قرار داد32 و صندوق زيبايي بر قبر مطهر نصب كرد كه تاكنون باقي است.33
شاه صفي نيز ضمن زيارت حرم، دستور داد مسجد پشت سر را توسعه داده، رواق شمالي را بنا كردند كه به رواق شاه معروف شد. هم چنين به دستور او ديوار صحن از سمت شمال خراب شد و مساحت آن گسترش يافت. اين كار را وزير شاه صفي به نام قزاق خان بيگلربيگي انجام داد. او در سراسر ديوار شمالي حجره ساخت و مقابل هرحجره ايواني ايجاد كرد كه با كاشي هاي گران بهايي تزيين شده بود. اين ايوان به « صافي صفا » معروف است.34 شاه سليمان صفوي در 1048 ق به توسعه مسجد پشت سر و صحن از سمت شمال و احداث رواق شمالي پرداخت. راضيه سلطان بيگم دختر شاه سلطان حسين نيز هزينه اي براي تعمير و تزيين ضريح مطهر تقديم كرد.35
نادر شاه افشار در 1135 ق بودجه فراواني براي نوسازي حرم امام حسين(عليه السلام) اختصاص داد و خودش كربلا را زيارت كرد و فرمان داد بناهاي موجود را تزيين كنند. او هديه هاي گران بهايي به گنجينه حرم هديه كرد.36 پادشاهان عثماني نيز با وجود داشتن مذهب تسنن به مقبره ها توجه ويژه اي داشتند و چون در آن دوران كربلا و ديگر شهرهاي عراق زير سلطه پادشاهان عثماني بود، آباداني آن شهر را وجهه همت خود قرار مي دادند؛ سلطان سليمان قانوني پس از زيارت بقعه امام حسين(عليه السلام) به مرمت و سفيد كاري و گچ كاري خارجي گنبد دستور داد. او براي جبران خسارت هاي مردم كربلا و جلوگيري از طغيان رود فرات سدي ساخت كه به سد سليمانيه معروف شد. اين كار به دنبال فعاليت هاي آباداني غازان خان در كربلا صورت گرفت. او دستور داد محصول زمين هاي آبياري شده با اين سد به فقيران كربلا اختصاص يابد.37 بعدها سلطان مراد سوم عثماني نيز علي پاشا، والي بغداد، را مأمور نوسازي آستانه كرد.
3 ـ بازسازي حرم و بقعه در عصر قاجار
عمده ترين بازسازي ها و توسعه و تزيين حرم در عصر قاجار صورت گرفت كه اثرهاي آن هم چنان تا عصر حاضر باقي مانده است. نخستين اقدام، طلا كردن گنبد به دستور آقامحمد خان قاجار در 1211 ق بود.38 دو سال بعد، حرم از سمت شمال توسعه يافت و ديوار حائل مسجد شمالي و روضه برداشته شد. اين كار را سيد محمد مهدي شهرستاني انجام داد. در 1216 ق، حرم دست خوش تجاوز و هجوم وهابيان قرار گرفت و ضريح و رواق آن ويران شد و اشياء نفيس آن به غارت رفت. وهابيان، به رهبري سعود، كه از انديشه هاي محمد بن عبد الوهاب مؤسس مذهب وهابيت پيروي مي كردند، حرم پيامبر(صلّي الله عليه و آله) را در مدينه و بقيع غارت كردند و مزار و بارگاه بقيع و شهيدان اُحد را ويران ساختند. آنان در آن سال با حدود دوازده هزار نيروي نظامي به شهر مقدس كربلا هجوم آوردند و سه هزار نفر از ساكنان و زائران را به قتل رساندند.39 در 1217 ق حرم از سمت غربي گسترش پيدا كرد و مزار سيد ابراهيم مجاب در داخل رواق و شبستان قرار گرفت. اين كار را سيد علي طباطبايي صاحب رياض انجام داد. اين دو بزرگوار حرم را از شرق و شمال با ادغام مزار شهيدان و مسجد شمالي و اندكي نيز از سمت جنوب وسعت بخشيدند.40 در اين دوران محمد حسين خان يزدي، بر اساس كتيبه اي كه از خود به جاي گذاشته، ظاهراً تعميراتي را در قبر مطهر انجام داده است. در مقابل چهار گوشه قبر شريف اين عبارت ديده مي شود: « وافقه الموفق بتوفيقات الدارين ابن محمد تقي خان اليزدي، محمد حسين، سنه 1222 ق ».
در سال هاي 1227 و 1250 ق فتحعلي شاه قاجار به نوسازي بناي فرسوده حرم پرداخت و پوشش طلاي گنبد آن را بازسازي كرد. او ضريح نقره اي جديد براي قبر مطهر ساخت و داخل ايوان گنبد را طلا كاري كرد و تمامي آن چه را كه وهابيان تخريب كرده بودند، بازسازي كرد. نماينده او در اين طرح ابراهيم خان شيرازي بود. او هم چنين در 1232 ق، فرمان داد تا روي ضريح مسي مرقد، كه شاه عباس ساخته بود، ضريح نقره اي بسازند و صندوق خاتم روي مرقد را با چوب ساج روكش كنند. اين صندوق را هم آقا محمد خان نصب كرده بود. در اين دوران، كربلا ديواري محكم با چهار دروازه داشت؛ 1) دروازه بغداد در شمال كربلا 2) دروازه خيمه گاه در جنوب 3) دروازه نجف اشرف در مشرق 4) دروازه حُرّ در مغرب.41
در 1285 ق، ناصرالدين شاه نيز كوشش هايي براي توسعه، ترميم و تزيين بقعه انجام داد.42 او خود به زيارت عتبات آمد و شرح كامل اين سفر را در سفرنامه عتبات خود نگاشت.43 وي صحن را از سمت غربي آن توسعه داد و گنبد و بخشي از پوشش طلاي آن را بازسازي كرد. هم چنين ايوان بزرگي را در سمت قبله احداث كرد كه به نام خود او، ايوان ناصري، مشهور شد. اين كار را شيخ عبد الحسين تهراني انجام داد. در همان دوران داخل حرم تعمير و حجره هاي صحن از نو ساخته شد.44
در 1296 ق احمد معمار نامي بر ايوان بيروني ديوار رواق غربي، مقابل پنجره فولاد، تعميراتي انجام داد و بالاي پنجره كتيبه اي با اين عنوان از خود به جاي گذاشت: « عمل اوستاد احمد المعمار 1296 ق ».
در 1300 ق صحن امام حسين(عليه السلام) و نيز كاشي كاري رواق هاي سه گانه شرق، غرب و شمال توسط عبدالله بن قوام با كمك مالي محمد صادق تاجر شيرازي اصفهاني الاصل انجام شد و كتيبه اي به همين مضمون بر بالاي مقبره شمالي، يعني مقابل ضريح امام، با تاريخ 1300 ق به يادگار ماند. از آن زمان تا 1360 ق، توسعه و بازسازي چنداني در حرم صورت نگرفت. ولي بعد از آن تا عصر حاضر، همواره تلاش ها و اقدام هاي فردي و متفرقه اي براي تزيين، توسعه و بازسازي حرم انجام شده است از جمله در 1360 ق سيف الدين طاهر، از متمولان هند، يكي از مناره ها را كه خراب شده بود از نو ساخت و سپس هر دوي آن را طلا كاري كرد. در 1367 ق، خانه ها و مدرسه هاي ديني مجاور صحن از جمله جامع يا مدرسه ناصري تخريب شد كه آن را ناصرالدين شاه در 1301 ق ساخته بود و در سمت غربي صحن امام حسين(عليه السلام) قرار داشت. از شمال به مدرسه زينبيه و درب ساعت و از جنوب به مدرسه صدراعظم نوري، معروف به صدر، متصل بود. اين مسجد و دو مدرسه را عبدالرسول خالصي تخريب كرد.45 براي اين تعميرات، كاميون هايي حامل 55 تن سنگ مرمر از يزد از سوي سيد محمدآقا يزدي و مصطفوي و شصت كاميون از طرف جمعي از بازرگانان تهران ارسال شد. اين مرمرها همه در كف حرم مطهر و تمامي ديوارهاي داخل آن تا ارتفاع سه متر كار گذاشته شد و در 1368 ق عمليات روكاري با سنگ مرمر به پايان رسيد.46 در اين توسعه، علاوه بر مدرسه ها، آثار ديگري از جمله جامع رأس الحسين و مقام رأس الحسين، مدرسه و مسجد سردار حسن خان، كه محمد حسن خان قاجار پدر آقا محمد خان در 1180 ق ساخته بود، همه به دستور عبدالرسول خالصي ويران شد. هم چنين تكيه بكتاشيه،47 ورودي باب قاضي الحاجات و مأذنه هاي مزار پادشاهان آل بويه تخريب شد. تمامي اين تخريب ها به منظور ايجاد يك فلكه بود كه پشتوانه علمي و تاريخي و آثار فرهنگي را اين گونه دست خوش تخريب قرار داد.48 در 1370 ق، مرحوم صبري هلالي به خطاطي آيه هاي قرآن(سوره دهر) بر حرم پرداخت. ضلع شرقي حرم در اين سال ساخته شد و ايوان ها و طاق ها نيز با كاشي هاي زيبا و نفيس تزيين گرديد. يك سال بعد، بناي گنبد و پوشش طلاي آن مرمت شد و در 1373 ق، سقف رواق هاي حرم به طور كامل بازسازي و كاشي هاي معرّقي از اصفهان زينت بخش حرم شد و قسمت بالاي ايوان ناصري طلاكاري شد. ده سال بعد، هيأت نوسازي حرم، نماي ديوارهاي بيروني حرم را با سنگ هاي ايتاليايي و ايوان ها را با كاشي تزيين كردند.
در سال 1388 ق ستون هاي سنگي از ايران وارد شد. سقف قديمي ايوان را برداشتند و ستون ها را نصب كردند. اين كار دو سال به طول انجاميد و پس از آن به بناي جديد ايوان طلا پرداختند. در 1394 ق طرح نوسازي و هماهنگ سازي صحن شريف تدوين شد. اين طرح شامل احداث مجدد ايوان، خراب كردن ضلع غربي صحن و تزيين ديوارها با كاشي بود كه اجراي آن تا 1396 ق طول كشيد.49 هم اكنون سير مراحل توسعه و بازسازي حرم و بقعه شريف حسيني ابعاد و زاويه هاي حرم را اين گونه روشن ساخته است:
صحن حرم امام حسين(عليه السلام) محدوده مستطيلي شكلي را در بر مي گيرد كه ضلع شمال به جنوب آن از سمت بيرون 125 و ضلع شرق به غرب آن 95 متر است. اين محدوده همه بناهاي حرم را در خود جاي داده و در داخل يك صحن به مساحت 385 متر مربع قرار دارد. حرم و بقعه در وسط اين صحن قرار دارد كه با كاشي هاي گران قيمت پوشانده شده است. ارتفاع حرم دوازده متر، طول دو ضلع شمالي و جنوبي 55 متر و طول ضلع شرقي و غربي آن 445 متر است. حاشيه ديوارهاي حرم از سمت بيرون با آيه هاي قرآن تزيين شده است. طول حرم 40/10 و عرض آن 10/9 متر است. كف داخل آن سنگ مرمر است و ديوارها نيز كاشي كاري شده و به آيه هاي قرآن؛ سوره هل اتي، يس و سوره هاي كوچك با خط ثلث سفيد در متن كاشي لاجوردي مزين شده است. اين تزيين ها در سال هاي 1363 تا 1369 ق انجام گرفت.
پي نوشت ها:
1. ابن منظور، همان، 13/430؛ طريحي، مجمع البحرين، 5/462.
2. محسن الامين، اعيان الشيعة، همان، 4/502.
3. شيخ مفيد، المزار، 65.
4. طبري، همان، 3/752.
5. مدرسي، شهر حسين، 190.
6. طبري، همان، 7/365، ابن طقطقي، تاريخ فخري، ترجمه محمد وحيد گلپايگاني، ص 327.
7. شيخ طوسي، الامالي، 209.
8. مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاينده، 2/541، 542.
9. بنگريد صفحه هاي بعد، مزار و مرقد ابراهيم مجاب.
10. دايرة المعارف تشيع، 1/75؛ ابن جوزي، المنتظم، 2/60.
11. مدرس، شهرحسين، 217.
12. ابن اثير، الكامل في التاريخ، حوادث سال 371 ق.
13. بطائح مكاني در نزديكي و اسط بود كه عمران بن شاهين از سوي عضد الدوله در آن جا حكم روايي مي كرد.
14. موسوي الزنجاني، جوله في اماكن المقدسه، 1405، 83.
15. سلمان هادي آل طعمه، تاريخ مرقد الحسين و العباس، 80.
16. ابن جوزي، المنتظم، 7/283.
17. ابن بطوطه، سفرنامه، 270.
18. مدرسي، شهر حسين، 255.
19. ابن اثير، الكامل في التاريخ، 9/122؛ ابن جوزي، المنتظم، 7/283.
20. ابن جوزي، همان، 8/174؛ موسوي الزنجاني، همان، 84
21. ابن اثير، همان، 10/177.
22. مدرسي، همان، 259.
23. همان، 284، 285.
24. آل طعمه، همان، 83، 84.
25. بنگريد بحث مناره در همين فصل.
26. آل طعمه، همان، 85.
27. موسوي زنجاني، همان، 84.
28. ابن بطوطه، سفرنامه، 273.
29. آل طعمه، همان، 86.
30. دايرة المعارف تشيع، 1/75 ـ 77.
31. آل طعمه، همان، 98 ـ 99.
32. همان 101 ـ 102.
33. در اين مورد بنگريد به بحث مربوط به ضريح مطهر در همين فصل.
34. مدرسي، همان، 318.
35. غلامحسين مصاحب، دايرة المعارف فارسي، 2195.
36. شيخ جعفر محبوبه، ماضي النجف و حاضرها، 1/221.
37. مدرسي، همان، 203، 202.
38. اديب الملك، سفرنامه اديب الملك به عتبات، 159.
39. غلامحسين مصاحب، دايرة المعارف فارسي، 2195؛ هم چنين بنگريد: محامي عباس المزاوي، تاريخ العراق بين احتلالين، 1935، ج6/144 ـ 150.
40. مدرسي، همان، 481.
41. عضد الملك، سفرنامه عضد الملك به عتبات، 161.
42. محمد حسن خان اعتماد السلطنه، تاريخ منتظم ناصري، 3، 315.
43. ناصر الدين شاه قاجار، سفرنامه عتبات؛ به كوشش علي دهباشي.
44. سيف الدوله، سفرنامه سيف الدوله به مكه مكرمه، 232؛ مير عبد اللطيف شوشتري، تحفة العالم، 308.
45. مدرسي، همان، 409.
46. همان، 475 ـ 476.
47. تكيه بكتاشيه در دوره سلطه عثماني ها براي صوفيه و فرقه بكتاشيه به عنوان خانقاه ساخته شد. گويند نسب اين سلسله به سلمان فارسي مي رسد. آنان از متصوفه سني هستند(ناصر الدين شاه، سفرنامه عتبات، 115).
48. مدرسي، همان، 477.
49. آل طعمه، همان، 90 ـ 92.
منبع: سفير سعادت؛ ابوالفضل هادي منش
آثار و اماكن حرم مطهر امام حسين عليه السلام
1 ـ صندوق و ضريح امام حسين(عليه السلام)
در عصر آل بويه، عضد الدوله براي نخستين بار در 371ق ضريحي از جنس چوب ساج و تزيين شده با عاج را روي قبر امام حسين(عليه السلام) نصب كرد و قبر را با پارچه هاي گران بهاي ديباج پوشاند.1 در 620 ق مؤيدالدين محمد قمي، وزير شيعي الناصر لدين الله عباسي، صندوقي از چوب بر روي قبر قرار داد و آن را با پارچه هاي گران قيمت پوشاند.2 شاه اسماعيل صفوي در 932 ق صندوق بسيار زيبايي از خاتم بر روي قبر نهاد. پس از آن، شاه عباس صفوي براي نخستين بار، ضريحي از مس بر فراز قبر و روي صندوق ياد شده گذاشت و ضريح را با پرده هاي حرير قيمتي پوشاند.3 در 1153 ق، گوهرشاد خانم، دختر سلطان حسين صفوي و همسر نادر شاه، صندوقي از خاتم بر روي قبر گذارد. گفته اند صندوق كنوني همان صندوقي است كه همسر نادر شاه روي قبر قرار داده بود.4 برخي نيز گفته اند اين صندوقي است كه شاه طهماسب صفوي در 1123 ق به حرم هديه كرده است. اين صندوق در اثر تهاجم وهابيان در 1216 ق آتش گرفت و بخشي از آن سوخت. در 1225ق به توصيه شيخ جعفرآل كاشف الغطاء و به دستور « خان جان » قاجاري صندوق را با پوششي از نقره ترميم كردند و با پارچه حرير پوشاندند.5 روي صندوق به اين موضوع چنين اشاره شده است:
« بعد تكسير اعداء الله في سنة 1216 ق قام بتجديده خان القاجار 1225 ق كتبه صالح الكلكاوي ».
آقا محمد خان نيز ضريحي از نقره بر فراز قبر نصب كرد6 و درهاي ورودي را، كه از رواق به داخل حرم باز مي شد، با نقره تزيين نمود.7 پس از چندي، ناصرالدين شاه، كه به شخصه به زيارت كربلا مشرف شده بود، دستورهايي براي تعمير و بازسازي حرم صادر كرد؛ ضريحي از نقره ساخت و آن را روي قبر گذاشت. بدين گونه قبر مطهر داراي دو ضريح بيروني و داخلي شد. نام هديه كننده ضريح بيروني، يعني ناصرالدين شاه، بر آن ثبت شده است. روي درِ آن، پنجره نقره اي كوچكي است و بر بالاي آن اين عبارت ديده مي شود: قال رسول الله(صلّي الله عليه و آله) « الحسن و الحسين سيدي شباب اهل الجنه و ابوهما خيرٌ منهما » اين ضريح، ضريح مسين شاه عباس را در خود جاي داده است.8 ناصر الدين شاه كه خود داخل آن شده، ضريح و قبر را چنين توصيف مي كند: « من و ميرزا حسن كليد دار جسارت كرده توي ضريح حضرت رفته از ضريح هم درب كوچك ديگر بود ميرزا حسن باز كرد، شمعي در دست داشت دور قبر منور با آجر فرش شده بود كه پا روي آجر گذاشته شود. من از طرفي ميرزا حسن از طرفي به زحمت زياد رفتيم. ميرزا حسن متصل شمع را كج مي كرد. من از دست او گرفتم. من به طور عجيبي روي آجرها نشسته بودم جا تنگ بود. سرم به تخته ضريح مي خورد. جاي نشستن تنگ و بسيار مشكل بود. ميرزا حسن تخته روي قبر مطهر را كشيد. دست برده دو سه مشتي تربت صحيح از روي قبر مطهر برداشتم ».9 در پايين پاي آن، ضريح ديگري متصل به ضريح بيروني قرار گرفته كه به علي اكبر، فرزند دلاور امام حسين(عليه السلام )، تعلق دارد. در 1355 ق، سيف الدين طاهر، از داعيان اسماعيلي، پنجره اي از نقره براي مرقد مطهر ساخت و آن را از هند به كربلا فرستاد كه بر بالاي آن نوشته شده بود:
« ان الداعي الي حب آل محمد الطاهر بن ابي محمد الطاهر سيف الدين نجل سيدنا محمد برهان الدين من بلاد الهند سنه خمس و خمسين و ثلث مائة بعد الالف 1355 ق ».10 در 1360 ق استاد محمد صنيع خاتم شيرازي، از استادان برجسته خاتم كاري، صندوق مطهر را تعمير كرد.
در طول تاريخ، همواره پادشاهان و بزرگان، چراغ دان هاي گران قيمتي از طلا و نقره به داخل ضريح مبارك هديه مي كردند. يك جفت شمعدان طلاي بسيار بزرگ از سوي سلطان عبدالمجيد خان عثماني به حرم هديه شده است. بعضي از قنديل هاي آويزان شده از جنس طلا و نقره، از هند و جاهاي ديگر آمده است.11 امروزه طول ضريح مطهر به پنج پنجره و عرض آن نيز به چهار پنجره تقسيم مي شود. هر قسمت هشتاد سانتي متر عرض دارد. اما بخشي كه مرقد علي اكبر( عليه السلام) در آن است، يعني پايين پاي آن حضرت، از ضريح تنها يك بخش و از طول دو بخش را در بر مي گيرد. طول ضريح مرقد امام حسين(عليه السلام) 5/5 و عرض آن 5/4 متر است و طول آن قسمت كه قبر علي اكبر(عليه السلام) را در خود جاي داده 6/2 و عرض آن 4/1 متر است. ارتفاع ضريح به 5/3 متر مي رسد و بر بالاي آن در چهار گوشه، چهار گويچه شكلي است كه طول هر يك نيم متر و زر اندود است.12 بر روي ضريح، ديوارهاي صحن، حرم و گل دسته ها آثاري از گلوله ديده مي شود كه حاصل تهاجم نيروهاي بعثي به شيعيان متحصن در مرقد در 1370 ش است. اين شيعيان عليه حكومت وقت قيام كرده بودند.
بربالاي سر مبارك آن حضرت، بيرون ضريح، سنگ قهوه اي رنگي به نشانه جايگاه دفن سر آن حضرت نصب است. برخي گفته اند شمر ملعون سر مبارك امام(عليه السلام) را روي آن جدا كرد. بر اساس روايت هاي موجود، امام سجاد(عليه السلام) سر مبارك امام حسين و برخي از شهيدان را به كربلا بازگرداند و در كنار جسدهاي پاك شان به خاك سپرد. بر اساس روايتي ديگر، سر مبارك امام در بالاي قبر پدر بزرگوارش امام علي(عليه السلام) در نجف دفن شده است. امام صادق(عليه السلام) در اين مكان نماز مي گزارد و توصيه مي كرد كه بر سر مبارك امام حسين(عليه السلام)، در اين مكان نماز گزارده شود13 برخي نيز گفته اند سر آن حضرت را به عسقلان مصر بردند و در آن جا دفن كردند. امروزه، در شهر قاهره در مسجدي به نام مسجد الحسين(عليه السلام) ضريحي با عنوان رأس الحسين قرار دارد كه مردم آن شهر پيرامون آن دعا و زيارت مي خوانند و سوم شعبان، روز تولد امام حسين(عليه السلام)، را ده روز جشن مي گيرند و احترام خاصي به اين مكان مي گذارند.
قبر و ضريح علي اكبر(عليه السلام) محل دفن جوان شجاع و دلاور امام حسين(عليه السلام) در پايين پاي آن حضرت است. ضريح امام حسين(عليه السلام)، چنان كه شرح آن در صفحه هاي پيشين رفت، به صورت شش ضلعي است كه دو ضلع پايين آن به علي اكبر و شهيدان بني هاشم تعلق دارد. اين قسمت به ضريح بيروني قبر امام حسين(عليه السلام) وصل شده و 6/2 متر طول و 4/1 متر عرض دارد. بنابر اين از عرض يك بخش و از طول دو بخش را در بر مي گيرد و دو ضلع از آن را به خود اختصاص مي دهد.
2 ـ مزار شهيدان بني هاشم
مزار شهيدان بني هاشم در كنار مزار علي اكبر و پايين پاي مبارك امام حسين(عليه السلام) قرار دارد. بر اساس روايات، بني اسد وقتي شهيدان را به خاك سپردند جنازه هاي شهيدان بني هاشم را، كه در يك خيمه توسط امام حسين(عليه السلام) جمع آوري شده بود، پايين پاي آن حضرت دفن كردند و سپس چند متر پايين تر از آن ديگر شهيدان كربلا، غير از بني هاشم، را به خاك سپردند.14
3 ـ قبرهاي ديگر شهيدان كربلا
تمامي شهيدان كربلا، به جز حضرت ابوالفضل، حربن يزيد رياحي و حبيب بن مظاهر، در نزديكي قبر حضرت امام حسين(عليه السلام) به خاك سپرده شده اند و قبرهاي آنان در سمت جنوب شرقي ضريح امام حسين(عليه السلام)، به فاصله چند متري آن قرار دارد. اكنون اين قبرها، كه در داخل يك اتاقك دوازده متري و حاوي صندوق خاتم است، پنجره اي از نقره به طول پنج متر دارد و آرامگاه را مشخص مي كند. بر بالاي اين پنجره، اسامي حدود 120 تن از شهيدان كربلا، همراه با زيارت نامه مخصوص بر روي كتيبه اي از كاشي هاي آبي نقش بسته است. قبل از توسعه جديد حرم، يعني تا 1213 ق، اين قبرها بقعه اي جداگانه داشت و از حرم امام حسين(عليه السلام) مستقل و مجزا بود به گونه اي كه طواف پيرامون آن ميسر بود. سخن ابو حمزه ثمالي اين مطلب را تأييد مي كند: « سپس از حرم مطهر خارج شو و در مقابل قبور شهدا بايست ».15 كساني كه قبل از توسعه آن را ديده اند توصيف شان به همين گونه است.16 در 1213 ق، عمليات توسعه جديد آغاز شد و به دليل زياد بودن زائران و تنگيِ مكان زيارت، سيد علي طباطبايي و آيت الله شهرستاني براي تأمين رفاه زائران ديوار آن بقعه را برداشتند و راهروي درِ ورودي رواق جنوبي به مزار شهيدان را بستند و در قسمت شمالي آن، ضريحي از چوب ساج قرار دادند سپس ديوار حائل را برداشتند و آن را به حرم متصل كردند. با اين كار امكان طواف پيرامون مزار شهيدان از بين رفت اما فضاي زيارتي مناسبي ايجاد شد. در 1230 ق از سوي ملا محمد صالح برغاني ضريحي از برنج با كتيبه نقره اي حاوي شعرهاي محتشم كاشاني بر آرامگاه شهيدان نصب شد و صندوقي از خاتم نيز در داخل آن قرار گرفت. در اوايل قرن چهاردهم، انيس الدوله، همسر ناصرالدين شاه، ضريح نقره اي به طول حدود 80/4 در پنج شبكه و ارتفاع 70/1 براي آرامگاه شهيدان تقديم كرد. اين ضريح به جاي ضريح قبلي نصب شد و هم اكنون نيز در همان مكان باقي است. در 1361 ق صندوق خاتم كاري اين آرامگاه به كوشش محمد صنيع خاتم شيرازي تعمير شد و ديوارهاي مجاور ضريح را هنرمندان تواناي ايراني آينه كاري كردند.17
پي نوشت ها:
1. جعفر الخليلي، موسوعة العتبات المقدسه، 8/182.
2. مدرسي، همان، 259.
3. آل طعمه، همان، 98.
4. مدرسي، همان، 260.
5. آل طعمه، همان، 100.
6. ناصر الدين شاه، همان، 119.
7. سفرنامه سيف الدوله به مكه مكرمه، 231.
8. اديب الملك، سفرنامه اديب الملك به عتبات، 160.
9. ناصر الدين شاه، همان، 120.
10. آل طعمه، همان، 100.
11. سيف الدوله، همان، 231؛ ابن بطوطه، همان، 273.
12. آل طعمه، همان 100 ـ 101.
13. بنگريد زيارت مخصوص امير المؤمنين كه در آن به دفن سر امام حسين(عليه السلام) در اين مكان اشاره شده است.
14. دايرة المعارف تشيع، 3/363.
15. مدرسي، شهر حسين، 347.
16. همان جا. 17. دايرة المعارف تشيع، 1/44؛ مدرسي، همان، 423.
منبع: عتبات عاليات عراق؛ دكتر اصغر قائدان
خيمه گاه
در منطقه نبرد، خيمه ها و چادر هايي براي سكونت خاندان امام حسين(عليه السلام) و يارانش بر پا شده بود. مكان استقرار خيمه ها حدود سيصد متر، يا كمي بيشتر، با ميدان جنگ فاصله داشت. امروزه، در جنوب غربي حرم مطهر و 250 متري صحن، مكاني را به مساحت دو هزار متر مربع ديوار كشي كرده اند و در وسط آن ساختماني شبيه خيمه اي بزرگ ساخته اند كه چهارصد متر مربع مساحت دارد. وسط ساختمان، سمت قبله، جايگاه امام سجاد(عليه السلام) و محل عبادت آن حضرت است. در قسمت ورودي در بزرگي است كه با چند پله به سطح خيمه گاه مي رسد. بعد از در ورودي، سمت راست و چپ شانزده فرورفتگي قوسي شكل همانند كجاوه در دو طرف با آجر ساخته اند كه نشان از شانزده كجاوه اي است كه خانواده هاي شهيدان كربلا را از آن جا به سوي كوفه بردند. در قسمت پاياني و سمت راست ساختمان، كه حدود 5/1 متر گودتر است، غرفه اي حدود بيست متر قرار دارد كه محل عبادت اهل بيت بود.1 بر سردر و آستان ورودي خيمه گاه شعرهايي از سيد حسين علوي كربلايي روي سنگ مرمر نقش بسته است.2 در زير خيمه گاه چاهي است كه به چاه حضرت عباس(عليه السلام) مشهور است و مردم از آب آن مي نوشند و صورت خود را مي شويند.3 فاصله خيمه گاه تا تل زينبيه پانصد متر است. برخي مكان اصلي قتلگاه را در نزديكي مستشفي حسين(بيمارستان امام حسين(عليه السلام)) مي دانند.4 اين نظر بر اساس شواهد صحيح تر است، زيرا تا قبل از قرن چهاردهم كساني كه خيمه گاه را ديده اند آن را در جايي كه اكنون بيمارستان امام حسين(عليه السلام) است ذكر كرده اند.5 قبر احمد بن محمد معروف به بن فهد حلي، از فقيهان بزرگ اماميه در(757 ـ 841ق) در بقعه اي جداگانه در جنوب خيمه گاه قرار دارد.6
پي نوشت ها:
1. زماني، همان، 116 ـ 117.
2. آل طعمه، تراث كربلا، 111 ـ 112.
3. اديب الملك، همان، 157.
4. مدرسي، همان، 335 ؛ آل طعمه، همان، 88
5. آل طعمه، همان جا.
6. اديب الملك، همان، 157.
منبع: عتبات عاليات عراق؛ دكتر اصغر قائدان
قبر حضرت زینب (س) کجاست؟

یکى از موضوعات مورد پرسش تعیین محل دقیق قبر مطهر حضرت زینب کبرى علیها السلام است. این سؤال به خاطر انتساب مکانهاى مختلفى به آن بانوى بزرگوار در کشورهاى مختلف است.
از قدیم الایام سه مکان به عنوان قبر مطهر این بانوى بزرگوار مطرح است و هرکدام نیز طرفدارانى دارد.
1- قبرى که در شهرک زینبیه امروز در نزدیکى دمشق، پایتخت فعلى کشور سوریه وجود دارد. علماى قدیم از این مکان (شهرک زینبیه) به «غوطه» یا «راویه» تعبیر آوردهاند. زائران ایرانى که جهت زیارت به سوریه مىروند، این مکان را زیارت مىکنند.
2- محلى که در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه» مشهور است.
3- شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفى شده است، گرچه در مدینة النبى محلى به این نام مثل دمشق و قاهره وجود ندارد.
مرحوم حاج شیخ عباس قمى به نقل از استاد خودش مرحوم محدث نورى 1، و دیگران احتمال شام را تقویت کردهاند. محقق اخیر با روشى عالمانه احتمال مصر را رد کرده و با قرائن و شواهدى اثبات کرده است که حضرت زینب کبرى علیها السلام در شام دفن شده است.
براى هر یک از این سه احتمال دلائلى ذکر شده است که به بیان هر یک و نقد آن خواهیم پرداخت.
الف: احتمال مصر
براى این احتمال دلایلی بیان شده است که مهمترین آنها دلیل روایی است: نسابه عبیدلى در کتاب «اخبار الزینبات» روایت نقل کرده است که بر اساس مضمون آنها باید حضرت زینب (علیهاالسلام) درمصر دفن شده باشد.
نقد و بررسی:
اما این روایات از نظر سند و محتوا قابل اعتماد نیست. محمد حسنین سابقى نویسنده کتاب مرقد العقیله زینب علیها السلام اشکالاتى را براین احادیث وارد کرده و میگوید اکثر راویانى که عبیدلى این روایات را از آنان نقل کرده است، مجهول هستند و پس از بررسى و تتبع فراوان در کتب رجال وتراجم و نسب هیچ اثرى از آنان به دست نیامد. مفاد این روایات نیز خالى از تناقض و اشکال تاریخى نیست.
زینب مدفون در مصر کیست؟
اکنون این پرسش پیش مىآید که اگر حضرت زینب علیها السلام دختر على علیه السلام در مصر دفن نشده است پس قبرى که در محله «قناطر السباع» قاهره است متعلق به کیست؟ در پاسخ به این پرسش باید یادآورى کنیم که از بررسى و تتبع در تاریخ روشن مىگردد که زینبى که در مصر (قاهره) دفن شده است، زینب بنت یحیى المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن على بن ابى طالب است. ولى از آنجا که ذهن انسان با شنیدن نام مشترک بین چند نفر، متوجه مشهورترین آنها مىگردد، بسیارى از مردم تصور کردهاند که این همان زینب مشهور یعنى زینب دختر على بن ابىطالب علیهما السلام است 2، در حالى که این تصور کاملا بىاساس است. البته نسبت دادن افراد به جد بزرگ آنان معمول است، چنانکه امامان ما را پسر پیغمبر مىخوانند. بنابراین اگر زینب بنتیحیى را زینب بنت على علیهما السلام بخوانند، هیچ اشکالى نخواهد داشت.
ب: احتمال مدینه
علامه فقید سید محسن امین معتقد است که حضرت زینب علیها السلام در مدینه دفن شده است و براى این مطلب دلیل مىآورد که: بازگشتحضرت زینب علیها السلام پس از فاجعه کربلا به مدینه، قطعى و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نشده است، بنابراین باید گفت: در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است، گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقا روشن نباشد. این دلیل در واقع نوعى استصحاب است که مرحوم امین به آن استناد کرده است.
نقد و بررسى

گرچه دفن حضرت زینب علیها السلام در مدینه (بقیع) یک امر ممکن و کاملا طبیعى است زیرا قبر برادرش امام حسن علیه السلام و بسیارى از بزرگان بنى هاشم در این قبرستان قراردارد که خصوصیات و تفصیل آنها در کتب مربوط بیان شده است، اما باید توجه داشت که اگر او در این قبرستان دفن شده بود، طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص مىشد. در حالى که در هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامى از محل قبر او به میان نیامده است، با این که نام زنانى همچون «ام البنین» که در بقیع دفن شدهاند در کتابهایى مانند وفاء الوفاء منعکس شده است.
مسعودى در شرح حال امام حسن مجتبى علیه السلام مىنویسد: «حسن بن على در کنار قبر مادرش فاطمه علیها السلام به خاک سپرده شدو در این قبرستان تا این زمان سنگى است که روى آن چنین نوشته شده است:
«الحمدلله مبید الامم ومحیى الرمم هذا فاطمة بنت رسولالله صلى الله علیه و آله سیدة نساء العالمین و الحسن بن على بن ابىطالب و على بن الحسین بن على و محمد بن على و جعفر بن محمد رضوان الله علیهم اجمعین.» 3
و این نشان مىدهد که قبر آن بزرگواران در قرن چهارم یعنى تا زمان مسعودى مشخص بوده است، و اگر قبر حضرت زینب علیها السلام در این قبرستان قرار داشت، نام او هم حداقل تا زمان مسعودى روى قبر نوشته مىشد. چنانکه قبر همسرش عبدالله بن جعفر در همان قبرستان مشخص است، بنابراین چگونه ممکن است قبر حضرت زینب در بقیع باشد، اما هیچ نشانى از آن نباشد، و در هیچ تاریخى یاد نشده باشد؟
از طرف دیگر موضوعات تاریخى جاى اعمال استصحاب نیست که بگوییم: بازگشتحضرت زینب علیها السلام به مدینه قطعى است، اما خروج او از این شهر ثابت نشده است، پس در همان شهر و همانجا به خاک سپرده شده است. 4
ج: احتمال شام
طرفداران این نظریه مىگویند: در مدینه قحطى و دست تنگى شدیدى به وجود آمد. عبدالله جعفر تصمیم گرفتبا همسر خود ; حضرت زینب علیها السلام به شام که مقدارى زمین زراعتى داشتسفرکند. پس از مسافرت به شام حضرت زینب علیها السلام در همانجا درگذشت. 5
آرى مزار زینب علیها السلام در واقع دلهاى مردم عارف است و در هر نقطهاى که مدفون باشد تمام زیارتگاههاى منسوب به او مورد احترام است و محل استجابت دعا
نقد و بررسى
1- اینکه گفته شده است که عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و قریه داشته و همراه همسرش جهتسرکشى یا بهره بردارى از آنها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب علیها السلام درگذشته است مطلب بىاساسى است. در هیچ یک از کتب تاریخى از چنین مزرعهاى اسمى به میان نیامده و اصولا چون عبدالله فرد بخشندهاى بوده هرگز مال و ثروت در دست او دوام نمىآورده است، بنابراین چگونه ممکن است داراى چنین مزرعه و قریهاى بوده باشد؟
2- اگر فرضا عبدالله بن جعفر چنین مزرعهاى داشته، ممکن بود شخصا براى رسیدگى به وضع آن به شام برود و دیگر نیازى به بردن همسر و دیگر اعضاى خانواده خود که مستلزم هزینه زیادى بود، نداشت.
3- مدینه از شهرهاى مهمى است که مثل بسیارى از شهرهاى مهم دنیا براى آن تاریخهاى متعددى نوشتهاند. بعضى از این کتابها به حوادث مهمى که در مدینه اتفاق افتاده مثل زلزله، آتش گرفتن حرم پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، وزیدن باد سرخ و… پرداختهاند. اگر چنان قحطى و گرسنگى در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این کتابهاى تاریخى درباره آن بحث مىشد، در حالى که چنین چیزى مطرح نشده است.
نتیجه بحث
پس از بررسى سه احتمال در مورد محل دفن حضرت زینب کبرى علیها السلام مىتوان چنین نتیجه گرفت که:
احتمال مصر اشکالات فراوان دارد، احتمال مدینه بدون دلیل است، و احتمال شام به نظر استوارتر مىآید گرچه دو اشکال باقى مىماند:
یکى اینکه به چه دلیل عبدالله جعفر حضرت زینب علیها السلام را به شام برده استبا اینکه حضرت زینب علیها السلام دل خوشى از شام نداشت، و اشکال دیگر اینکه بسیارى از مورخین نوشتهاند: آنکه در شام دفن است «امکلثوم» فرزند على علیه السلام است. 6
اشکال دوم را بدین صورت مىتوان حل کرد که منظور از «ام کلثوم» همان زینب کبرى علیها السلام است ولى مشکل اینجاست که کسانى مثل ابن جبیر از این ام کلثوم به «زینب صغرى» و نه «زینب کبرى» تعبیر آوردهاند و در سنگ نوشتهاى که از خاک مقبره در شام استخراج شده است، چنین نگاشته شده است که: «هذا قبر زینب الصغرى المکناة بام کلثوم ابنت على بن ابوطالب امها فاطمة البتول سیدة نساء العالمین ابنتسید المرسلین محمد خاتم النبیین صلى الله علیه و سلم.» 7
گرچه نتوان به یقین مشخص کرد که قبر حضرت زینب علیها السلام در کجا واقع است ولى مىتوان گفت: زیارتگاهها و اماکنى که به این دودمان منسوبند همه از مصادیق آیه شریفه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ» 8 مىباشند. این خانهها و زیارتگاهها ولو منسوب به آنها باشد – جاى ذکر و توجه به خدا و انسانسازى و پیوند با شهیدان و اهل بیت است. محل دفن اهل بیت هر کجا که باشد یاد و خاطرهشان زنده است و در سینههاى مردم عاشق جاى دارند. چه زیبا سرودهاند که:
بعد از وفات ، تـربـت مـا در زمیـن مجـوى در سینههاى مردم عارف مزار ماست
آرى مزار زینب علیها السلام در واقع دلهاى مردم عارف است و در هر نقطهاى که مدفون باشد تمام زیارتگاههاى منسوب به او مورد احترام است و محل استجابت دعا.
تلخیص گفتگویی با استاد مهدى پیشوایى
1- هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، حاج شیخ عباس قمى، ص ????
2- اعیان الشیعه، ج ?، ص ????
3- التنبیه و الاشراف، ص ???، چاپ مصر.
4- مرقد العقیله زینب، محمد حسنین السابقى، ص ???
5- خیرات حسان، محمد حسن خان، ص ??، هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، حاج شیخ عباس قمى، ص ???; نزهة اهل الحرمین، سید حسن صدر، ص ???
6- رحلة ابن جبیر، داربیروت، ص ???، معجم البلدان یاقوت حموى، ج ?، ص ??; سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلى موحد، ج ?، ص ???
7- سفرنامه حج، میرزا علىخان امین الدوله صدراعظم، مقدمه کتاب، ص ??
8- نور/36
با اماکن اسلامی سوريه آشنا شویم | |
|
|
اماكن زيارتي متعددي در سوریه وجود دارد كه مهمترين آنها عبارت است از مرقد حضرت زينب (س) ، حضرت رقيّه (س) ، مسجد جامع دمشق ، مَرْج عَذْرا مشهد المحسن بن الحسين و ... ...
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری ، شام یا همان سوریه فعلی را سرزمین خاطره ها می نامند. این منطقه یادآور مظلومیت های اسیران کربلا و فرازهایی از تاریخ پر فراز و نشیب اسلام است. برای آشنائی با اماکن زیارتی کشور سوریه مروری کوتاه بر برخی از مهمترین مکان های زیارتی آن دیار داریم:
مرقد مطهر حضرت زینب (س) پس از حادثة کربلا، حضرت زينب (س) رهبري اسیران دلسوختة کربلا را برعهده داشت و در كوفه و شام با خطبههاي آتشينش، پيام رسان نهضت بزرگ عاشورا بود و بني اميه را رسوا كرد .به طوری که در اثر همین خطبهها شامیان غفلت زده متحوّل شدند و يزيد مجبور شد كه اهلبيت را با احترام به مدينه بازگرداند. دخت گرامی امیرمؤمنان در مدينه نیز به عزاداري و بيان وقايع عاشورا پرداختند و مردم با شنيدن اين فجايع، قيامی كردند که واقعه «حَرّه» در مدينه از نتایج همین قیام است. يزيد جنايتكار دستور داد آنها را سركوب کنند و تا سه روز مدينه را براي سربازانش آزاد اعلام كرد. در این ماجرا، جنايات لشكريان يزيد به اندازهای فجيع است كه حتي شنيدن اين فجايع هم غيرقابل تحمّل می باشد. پس از اين وقايع حضرت زينب عليها السلام ديگر نتوانست در مدينه بماند و به شام رهسپار شد. ایشان پس از مدتی در 15 رجب سال 62 هجري در قريه «راويه» شام از دنيا رفتند و در همان جا به خاك سپرده شدند.
حضرت رقيّه بنت الحسين عليه السلام حضرت رقيّه بنت الحسين كه در حادثه كربلا كودكي بيش نبود، همراه ساير اهلبيت امام حسين و زينب كبري، به اسارت درآمد. كاروان اسيران در خرابه شام، كنار «بابالفراديس» استقرار يافت، ایشان که در آن زمان 3 يا 4 ساله بود، نيمههای شب، خواب پدرش را ديد. از خواب بيدار شد و بهانه پدرش را گرفت، از گريه او بقيه نيز گريستند. یزید که از صدای گریه بیدار شده بود، دستور داد سر مبارك امام حسين عليه السلام را نزد دخترش ببرند تا ساكت شود. وقتی رقيّه عليها السلام آن سر خونين را ديد، از غم و اندوه فراوان، بعد از چند روز وفات يافت و در همان خرابه دفن گرديد.
مقامهاي موجود در مسجد جامع دمشق: 1. مقام حضرت هود عليه السلام. 2. مقام حضرت خضر عليه السلام. 3. مقام و محل دفن سر حضرت يحيي عليه السلام. 4. مقام امام زين العابدين عليه السلام. 5. مقام رأس الحسين عليه السلام
قبرستان باب الصغير در قبرستان «باب الصغير» آرامگاه بسياري از امامزادگان، اصحاب پيامبرصلي الله عليه وآله، سرهاي شهداي كربلا، علما، مورخان، محدّثان و بسياري از بزرگان قرار دارد. ام سلمه و ام حبیبه (از جمله همسران پیامبر صلی الله عليه و آله)، عبداللَّه (فرزند امام صادق)، ابومحمّد عبداللَّه باهر (فرزند امام سجاد)، اُمكلثوم (دختر اميرمؤمنان)، سكينه (دختر امام حسين عليه السلام)، فاطمه (دخترامام حسين) مشهور به فاطمه صغري، حميده (دختر مسلم بن عقيل)، ميمونه (دختر حضرت امام حسن) و اسماء بنت عُمیس ... در این قبرستان مدفونند. همچنین برخی از سرهاي مطهّر شهدای کربلا که در این مکان به خاک سپرده شدهاند، عبارتند از: سر مقدّس حضرت علي اكبر، سر مقدّس حضرت اباالفضل العباس و سر مقدّس حبيب بن مظاهر. پیکر پاک برخی از یاران امامان معصوم عليهم السلام نیز در «باب الصغیر» دفن گشته اند، از جمله: عبداللَّه بن جعفر (شوهر حضرت زينب)، بلال بن رياح حبشي (مؤذن رسول اللَّه)، عبداللَّه بن اُمّ مكتوم (مؤذن ديگر رسول اللَّه ) و فضّه، (خادم حضرت زهرا عليها السلام ).
مَرْج عَذْرا مزار مطهّر «حُجر بن عَدي» و 6 تن از يارانش در 30 كيلومتري شمال دمشق واقع شده است.
مکانهای زيارتي «شهر حلب» در این شهر مکانهایی وجود دارد که از قداستی خاص برخوردارند و همواره به عنوان زیارتگاه مورد توجه زائران بوده است. در زیر به یادکرد و توضیح آنها میپردازیم.
«مسجد النقطه» زمانی که كاروان اسيران كربلا به «حلب» رسيد، شب را كنار كوه «جوشن» ماند تا کمی بياسايد.نگهبانان، سرِمبارك امام حسين عليه السلام را بر روي صخرهاي گذاشتند وخود به استراحت پرداختند.صبحگاه، وقتی سرِمقدّس حضرت را برداشتند، چند قطره خون روی صخره به جا ماند .پس از حركت كاروان، مردمِ «حلب» اطراف اين صخره جمع شدند و به عزاداري و شيون و زاري پرداختند.
مشهد المحسن بن الحسينعليه السلام هنگامي كه كاروان اسرا در كنار كوه «جوشن» مانده بود، فرزندي از امام حسين عليه السلام در اين مكان از دنيا رفت که مادرش او را، به ياد فرزند سقط شده حضرت فاطمه سلام الله عليها محسن ناميده بود.
استان رِقّه «رقّه» به همراه منطقه «صِفّين» از جايگاه ويژهاي در تاريخ اسلام و شيعه برخوردار بوده است. در اين مكان جنگ صفین به وقوع پیوست . محل دفن بهترین یاران امام علی (ع) از جمله ؛ «عمّار ياسر» و «اويس قرني» می باشد. گفتنی است در اين جنگ سخت 110 روزه، نزدیک به 90000 تن از لشكريان معاويه نیز، هلاك شدند.
شهر «بُصري» «بُصري» يكي از شهرهاي استان درعا است. پيامبر اکرم (ص) در سفری در ایام نوجوانی که به همراه عمويش ابوطالب به شام رفته بود در صومعه راهبي به نام «بحيري» مهمان شده و آن راهب نشانه های پیامبری را در حضرت محمد دیده و به عموی ایشان یادآور شده بود. اين شهر در 132 كيلومتري جنوب دمشق، نزديك مرز «اردن» قرار دارد. |
مهمترين زيارتگاههاي کربلا و حومه آن
حرم امام حسين(عليه السلام)، که به همراه حرم ابوالفضل العباس(عليه السلام) و فضاهاي پيرامون اين دو جايگاه، هسته مرکزي شهر را تشکيل مي دهند. حرم مطهر بيش از دو متر از سطح شهر پايين تر است؛ از اين رو تعداد زيادي پله زائران را از دروازه ها به درون صحن هدايت مي کند.
ساختمان کنوني حرم از ساخته هاي دوره صفوي و عثماني و قاجار است. حرم مطهر از گنبدي بزرگ و مطلاّ تشکيل شده که بر روي گنبد خانه اي وسيع و چندين رواق و يک مسجد بزرگ و صحني فراخ است که تمامي اين مجموعه را در بر مي گيرد. گنبد طلا از ساخته هاي دوران صفويه است و طلاکاري آن به دستور آغامحمدخان قاجارانجام گرفته است. در زير گنبد، ضريح نقره اي و بزرگ و چند ضلعي قرار دارد که قسمت عمده فضاي گنبدخانه را اشغال کرده و درون آن قبر مطهر امام حسين(عليه السلام) و دو فرزندش علي اصغر و علي اکبر جاي دارد. در سمت شرق ضريح مطهر حضرت، فضايي است که در جنوب آن پنجره اي نقره اي قرار دارد. اينجا آرامگاه قسمت اعظم شهيدان واقعه کربلا است که همگي آنان پيرامون آن پنجره و فضاهاي اطراف پراکنده و مدفون هستند.
قتلگاه: جايگاهي است در نزديکي آرامگاه حبيب بن مظاهر اسدي که بنابر گفته روايات، امام حسين(عليه السلام) در آنجا به شهادت رسيد و بعدها به جايگاه کنوني منتقل شد و دفن گرديده اند.
تلّ زينبيّه: در فاصله 20 متري از سمت غرب صحن مطهّر، تپه اي به ارتفاع 5 متر وجود دارد که امروزه بر روي آن اتاقي ساخته شده است، اين تپّه به نام «تلّ زينبيّه» يا تپّه حضرت زينب(عليها السلام) مشهور است و بنا به نقل مورّخان، تپّه اي بوده است که در روز عاشورا حضرت زينب بر روي آن مي رفته و از سير وقايع جنگ آگاهي مي يافته اند.
حرم منوّر و پاک ابوالفضل العباس(عليه السلام): اين حرم در فاصله 350 متري شمال شرقي حرم امام حسين(عليه السلام)قرار گرفته و داراي قبّه و بارگاه شکوهمندي است که جسد پاک اين سردار رشيد و يار وفادار امام حسين(عليه السلام) را در بَرگرفته است. ساختمان داراي گنبدي طلايي است که بر روي گنبد خانه اي کوچکتر از حرم امام حسين(عليه السلام) قرار دارد. گِرداگرد قبر مطهّر را چهار رواق و صحن فراخ و وسيعي به همراه ايوان زيبا در برگرفته است. ضريح زيباي آن حضرت به دستور مرحوم آية الله العظمي حکيم در سال 1965 ميلادي در اصفهان ساخته شد.
آرامگاه حبيب بن مظاهر اسدي: او يکي از شهداي روز عاشورا است که در سن 80 سالگي به ياري امام حسين(عليه السلام) شتافت و شهيد گرديد و در فاصله 10 متري از ضريح مطهر و در رواق جنوب غربي مدفون است و داراي ضريح کوچکي است.
آرامگاه سيد ابراهيم مجاب: وي امام زاده والا مقام و عظيم الشأن و داراي نسل مبارکي است. او ابراهيم فرزند محمّد العابد فرزند امام موسي بن جعفر(عليه السلام) است که در اين بقعه مطهّر دفن شده است و بنا به نوشته مورّخان، بسياري از سادات و بزرگان پيرامون او مدفونند. آرامگاه او در رواق حرم مطهّر و در گوشه شمال غربي آن است.
مشاهير مدفون در حرم: در سرتاسر صحن و حجره هاي گرداگرد آن و رواقها، بسياري از بزرگان در طول تاريخ دفن شده اند، برخي از اين حجره ها به نام شخصيتي که در داخل آن دفن شده، مشهور است؛ همچون آخرين مقبره اي که در جنوب سمت مشرق قرار دارد و مدفن بسياري از علماي دين مي باشد که مشهورترين آنها مرحوم آية الله ميرزا محمّد تقي شيرازي است که در سال 1920ميلادي، رهبري انقلاب مردم بر ضدّ دولت انگليس را بر عهده داشت. از ديگر مشاهير مدفون در اين بقعه مطهر، ميرزا محمّد تقي خان امير کبير است که پس از به قتل رسيدنش در کاشان، به کربلا منتقل و در مقبره اي در رواق شرقي حرم مطهر دفن گرديد، همچنين قاجاريه نيز در رواق شمالي، داراي مقبره اي هستند که جمعي از آنان در آنجا مدفونند.
خيمه گاه: در جنوب صحن مطهّر امام حسين(عليه السلام) و در فاصله 250 متري واقع است. (بنا به نقل مورّخان، محلّ برافراشته شدن خيمه ها و چادرهاي سيد الشهدا(عليه السلام) و ياران او بوده است). امروزه جايگاه خيمه ها را با ساختمانسازي به تصوير کشيده اند.
مقام حضرت مهدي(عليه السلام): در ميان نخلستانهاي کرانه رودخانه فرات که اين شاخه رودخانه به نام «نهر علقمه» مشهور است، از شمال کربلا مي گذرد و آن جايگاهي است منسوب به حضرت حجّت(عليه السلام) که مردم در آن به نماز مي پردازند.
حُرّ: و آن شهرکي است در جنوب غربي کربلا که در فاصله 9 کيلومتري از شهر واقع شده و نام آن برگرفته از نام حرّ بن يزيد رياحي است. او در روز عاشورا يکي از فرماندهان لشکر عبيدالله زياد بود ولي بعدها توبه کرد و به لشکر حق پيوست و تا پاي جان ايستاد و به شهادت رسيد و در اين موقعيّت دفن گرديد. امروزه آرامگاه او، که از ساخته هاي شاه اسماعيل صفوي است، داراي صحن و رواق و گنبد کاشي کاري است و مؤمنان فوج فوج به زيارت قبرش مي شتابند.
آرامگاه الأخرس بن الکاظم(عليه السلام): وي محمد ابن أبي الفتح أخرس، از نوادگان حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام)است که بقعه اش در حومه کربلا، در محله اي به نام «الأبتر» قرار دارد.
آرامگاه ابن حمزه: وي نواده امير المؤمنين و از امام زادگان والا مقام است. آرامگاهش در آغازِ بزرگراه کربلا ـ طويريج قرار دارد.
آرامگاه عون بن عبدالله: در نسبت اين امام زاده ترديدهايي وجود دارد که آيا وي همان عوني است که در کربلا شهيد شد و يا نواده امام حسن(عليه السلام) است؟ امروزه وي داراي بقعه و بارگاه باشکوهي در 11 کيلومتري شمال غربي کربلا و در آغاز بزرگراه کربلا ـ بغداد مي باشد. اين امام زاده بسيار مورد توجّه مردمان عراق و داراي نذر مجربي است: از اين رو همواره مزار او مملو از زائر و نذورات آنان است.
آرامگاه طفلان مسلم: اين آرامگاه در راه کربلا ـ بغداد، در حومه شهر مسيّب قرار دارد.
اين دو کودک به نامهاي محمّد و ابراهيم، فرزندان حضرت مسلم ابن عقيل هستند که پس از شهادت پدرشان به شهادت رسيدند، آرامگاه اين دو کودک صحن و سراي باشکوهي داشته و بر قبر هر يک گنبد و ضريحي قرار دارد.
آرامگاه ابن هاشم: وي از نوادگان حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام)است که در سال 745هـ.ق. وفات يافت و آرامگاهش امروزه در کويري واقع در شمال غربي کربلا مي باشد. قبر او داراي صحن و سراي بزرگي است و در ميان اعراب بيابان گرد بسيار معروف است و آنان همواره بدو پناه آورده و نذر مي کنند.
آرامگاه ابن فَهْد حِلّي: او از فقهاي اماميّه است و قبرش در غرب خيابان «باب القبله» درون مسجدي به نام او قرار دارد.
حسينيّه هاي کربلا: با توجّه به اين که کربلا شهري زيارتي است و ساليانه صدها هزار مسلمان از سرتاسر کشورهاي شيعه نشين براي زيارت به اين شهر مقدّس مشرّف مي شوند، از اين رو بسياري از مردم شهرهاي گوناگون به ساختن حسينيّه و زائرسرا پرداخته اند که مهمترين حسينيّه ها از آنِ ايرانيان است; همانند حسينيّه تهرانيها، اصفهانيها، مازندراني ها، قمي ها و آذربايجانيها، و ده ها حسينيّه ديگر که قسمت عمده اين مراکز در سالهاي اخير منهدم و ويران گرديده است.
مدارس ديني کربلا: کربلا داراي حوزه علميّه کهن و مهمّي است; از اين رو مدارس ديني فراوان در کربلا ديده مي شود که مهمترين آنها عبارتند از: مدرسه هنديّه، مدرسه حسن خان، مدرسه آية الله بروجردي، مدرسه بادکوبه، مدرسه کريم خان، مدرسه مجاهد، مدرسه بُقعه، مدرسه حسينيّه، مدرسه شريف العلما، مدرسه سليميّه و...
منبع: اماکن زيارتي و سياحتي عراق؛ محمّد رضا قمي